پارت سیزده

زمان ارسال : ۲۰۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

در همین لحظه زنگ درشان که شبیه آواز پرنده بود، به صدا در آمد.

رونیکا با عجله از جا برخاست و کتش را که روی دسته‌ی مبل قرار داشت، برداشت:

_ گلریز من باز میکنم، الیناست قراره باهم بریم کتابخونه.

به سرعت بوسه‌ای بر روی گونه‌ی سارا زد ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.